روشهای تدریس کارآمد در روشهای تدریس فعال دانشجویان هرگز به صورت انفعالی کسب دانش نمی کنند، بلکه از طریق تعامل با محیط وتجربه دست به خلق چیزهایی می زنند که پیاژه آنها را ساخت ذهنی می نامد . لذا محیط آموزشی باید طوری در نظر گرفته شود که موجب تسهیل این تعامل گردد. محیط آموزشی باید فرصتهایی را برای دانشجویان به منظور کشف راههای کنش متقابل فراهم کند، تا آنها بتوانند دست به تجربه بزنند وتعهدات خود را بیازمایند. بنابر این برای اجرای موثر روشهای فعال و تعاملی ایجاد تغییرات اساسی دربینش و نگرش استادان، مدیران،دانشجویان ،اولیای دانشجویان، محتوای کتابهای درسی و محیط آموزشی لازم وضروری می باشد، که به برخی از این تغییرات اشاره می گردد: 1 - فضای کلاس در ایجاد جو تعامل بسیار موثر است. فضای کلاس باید به گونه ای طراحی شود که موجب تسهیل تعامل گردد. در کلاسهایی که معمولا صندلی ها یا نیمکتها در یک صف مستقیم و پشت سر هم قرار دارند و دانشجویان قادر به دیدن همکلاسیهای خود نیستند، ایجاد فضای تعامل بسیار مشکل و گاهی غیرممکن است. تقسیم کلاس به گروههای کوچک فرصت بیشتری را برای تبادل افکار در میان دانشجویان فراهم می کند. آرایش دایره ای یا میزگرد، نعلی شکل وتماس چهره به چهره چندین نمونه از آرایش کلاس درسی است که تعامل را امکان پذیر می سازد. 2 - علاوه بر ساختار فیزیکی کلاسی، جو عاطفی کلاس نیز در تعامل بسیار موثر است. بحث و تبادل اندیشه و افکار زمانی میسر است که کلاس درس به محیطی پذیرا و اطمینان بخش تبدیل شود. یعنی جایی که هم استادان و هم دانشجویان احساس اعتماد و امنیت کنند. احترام به اندیشه های دانشجویان در ایجاد جو امنیت بسیار موثر است، به همین دلیل اندیشه ها و عقاید آنان نباید مورد تمسخر قرار گیرد و یا طرد شود. 3 - در الگوی تعاملی استاد باید تسهیل کننده فرایند یادگیری و مدیر یادگیری باشد. در این الگو استاد انسانی مسئول و فعال است که سازماندهی محیط آموزشی را برعهده دارد، نظر خود را بر دانشجویان تحمیل نمی کند و موجب گسترش فرهنگ کثرت باوری می شود. او می تواند به خوبی ارتباط برقرار کند و نیز به دانشجویانش اجازه دهد تا عقاید خود را بیان کرده و از آنها دفاع نمایند. تغییر ذهنیت فلسفی استاد یکی از پیش بایست های اساسی اجرای این روشها می باشد. لذا استادان باید ازآموزشهای لازم درخصوص چگونگی اجرای این روشها برخوردار باشند. 4 - استاد باید ریسک و خطرپذیری داشته باشد. ترس از شکست نداشته و از خطر پرهیز نکند. شکست بخش ضروری و ثمر بخش از فرایند نوآوری است. استاد باید به تلاش و کوشش دانشجویان امیدوار باشد. یکی از روانشناسان معتقد است که هیچ نومیدی تا به حال جنگی را نبرده است. لذا استاد باید با دلسوزی و تحمل مشکلات، دشواریهای بکارگیری این الگو در کلاسهای درس خود را از بین ببرد و راه را برای گسترش روشهای تعاملی و فعال تدریس هموار نماید . 5 - در روشهای تعاملی منابع آموزشی نباید به استاد و کتاب درسی و فعالیتهای کلاس درس محدود شود. هر منبع یا موقعیتی که بتواند تفکر، استدلال و قضاوت دانشجویان را تحریک و تقویت کند، می تواند مورد استفاده قرار گیرد. 6 - محتوای برنامه درسی باید طوری انتخاب شود که امکان وفرصت استدلال، استنتاج وسایر فعالیتهای ذهنی سطح بالا وتعامل بایکدیگر وایجاد بحث گروهی دربین دانشجویان را فراهم نماید. لذا باید از تراکم مطالب در محتوای آموزشی اجتناب نموده و بر چالش برانگیز بودن محتوا تاکید شود. بنابراین لازم است بخشی از محتوا به فعالیتهای پژوهشی اختصاص یابد. 7 - کثرت دانشجویان در کلاسهای درس و محدودیت زمان آموزش از جمله محدودیتهای اجرایی الگوی تعاملی می باشد. برای گسترش این الگو باید مسئولین و دست اندرکاران نظام آموزشی وبرنامه ریزی درسی تعدیل هایی در این زمینه ها ایجاد نمایند. 8 - حمایت مسئولین، دست اندرکاران ومدیران آموزشی از اجرای روشهای فعال وتعاملی ازعوامل موثر بر موفقیت این روشها می باشد. در برخی از موارد مشاهده می شود، مدیری که با این روشها آشنایی ندارد، به لحاظ به هم خوردن نظم و حالت ظاهری کلاس با این روشها مخالفت می نماید. لذا آشنایی مدیران ومسئولین ادارات ومراکز آموزشی از پیش بایست های اساسی این روشها می باشد. 9 - همسویی اولیاء با استاد در اجرای این روشها، به خصوص در دوره ابتدایی از اهمیت والایی برخوردار است. لذا شایسته است مدیران مدارس با طرح اهداف و چگونگی اجرای این روشها در کلاسهای آموزش خانواده به توجیه اولیا بپردازند تا ازاین طریق از مقاومت اولیاء در مقابل این روشها کاسته شود. 10 -تاکید افراطی بر امتحانات وارزشیابی های تراکمی ونتیجه مدار، کم توجهی به ارزشیابی های تکوینی وفرایندی، ارائه بازخوردهای ناکافی و ناقص در مورد یادگیری فراگیران، فقر دانش تخصصی در زمینه ی ارزشیابی علمی وعدم همسویی آئین نامه امتحانات با روشهای تعاملی و فعال تدریس از جمله موانع ومشکلاتی است که می تواند بکارگیری روشهای فعال تدریس را تحت شعاع قرار دهد. لذا شایسته است نظام ارزشیابی آموزشی وامتحانات کشور با بکارگیری روشهای ارزشیابی منطبق با روشهای تعاملی زمینه استفاده از این روشها در فرایند آموزش وتدریس را فراهم نمایند. نتیجه گیری رویکرد تدریس تعاملی فعالیتی منظم و سنجیده در باره موضوع یا مساله ای خاص است که دانشجویان در تعامل بایکدیگر درقالب گروههای چند نفره درباره آن موضوع یا مساله به مطالعه، اندیشه، بحث واظهارنظر می پردازند. دراین روشها برخلاف روشهای معمول دانشجویان فعالانه در فرایند آموزش شرکت می کنند و مسئولیت یادگیری خود و دوستانشان را برعهده می گیرند. تدریس تعاملی روشی است که به آن روش فعال تدریس نیزگفته می شود. در این روش موقعیتی فراهم می شود که در آن دانشجویان یکدیگر را به عنوان گروه همکار تجربه می کنند و در فرایند تجربه یاد می گیرند که چگونه خود و دیگران را تایید یا رد کنند و به اندیشه های یکدیگر احترام بگذارند. تدریس تعاملی در مقابل تدریس نظارت و تحدید، اقتدار و تسلط، یعنی آنچه عموما در مراکز یافت می شوند، قرار دارد. متخصصان و نظریه پردازان متعددی از تدریس تعاملی حمایت کرده اند. متفکران، رشد ذهنی آدمی را قبل از هرچیز زاییده فشار درونی دانسته و انسان را ذاتا موجودی فعال دانستند که در جریان امور دخالت می کند تا دوام عمل خویش را تضمین کند. ژان پیاژه نیز معتقد بود که تصورات واعمال منطقی ذهن و بطور کلی هوش آدمی زاییده اعمالی است که شخصا انجام می دهد. روانشناسان شناختی نیز در فرایند یادگیری به دانشجویان چون پردازش کنندگان اطلاعات می نگرند. کسانی که تجربه می کنند، برای حل مسائل به جستجوی اطلاعات می پردازند و در ساختار ذهن خود آنچه را برای حل مسائل جدید مفید تشخیص می دهند، به کار می برند. " ساخت گرایان " نیز به نوعی از این نگرش حمایت می کنند. به اعتقاد آنها یادگیری همیشه یک فرایند فعال ادراک حاصل از تجربه است و این فرایند بسیار تحت تاثیر معرفت قبلی قرار دارد. در دهه 1980 تهیه مدلهایی که بهترین آموخته ها را از پژوهش عملی کند، مورد توجه بسیاری از استادان دانشگاه واقع شد. راجر ودیوید جانسون، رابرت سالوین، نیل داویدسون و اسپنسرکاگان، نامدارترین چهره های این گروه اند. افراد بسیار دیگری نیز در به وجود آوردن مجموعه روبه رشد تحقیقات وتجارب عملی یادگیری از طریق همیاری سهیم اند، ازجمله می توان از نانسی وتئودورگریو، الیوت آندرسون، نانسی شندویند، اسکلومو وییل شاران و پاتریشاروی نام برد. تحقیقات زیادی وجود دارند که اثربخشی الگوی تعاملی را در بهبود روابط میان گروهی، سیالی کلام، سیال سازی ذهن وعزت نفس، تفکر سطح بالا، نگرش و انگیزش نشان می دهند. در روشهای تعاملی دانشجویان فعالانه در فعالیتهای آموزشی شرکت می کنند و مسئولیت یادگیری را بر عهده می گیرند.آنها با مذاکره و مباحثه، اطلاعات خود را مبادله می کنند و در مورد راه حل های انتخاب شده به قضاوت می نشینند واز اندیشه و نگرشهای یکدیگر با ذکر دلایل متکی بر حقایق، مفاهیم و اصول علمی دفاع می کنند. در فرایند چنین فعالیتی دانشجویان توانایی لازم را برای تجزیه و تحلیل و ارزیابی عقاید، اندیشه ها و انتقادات خود و دیگران کسب می کنند. به عبارت دیگر با استفاده از چنین روشهایی می توان تفکر خلاق و انتقادی را در دانشجویان پرورش داد. لازمه پرورش تفکر خلاق و انتقادی در مراکز و کلاسهای درس، بهره گیری از روشهای فعال وتعاملی تدریس وتغییر نگرش استادان نسبت به استفاده از این روشهای درفرایند آموزش و تدریس است. برای استفاده از این روشها پیش بایستهایی از قبیل تغییر آرایش فیزیکی سنتی کلاس وایجاد فضای عاطفی، چالش برانگیز بودن محتوای کتابهای درسی، حجم کم محتوا وتعداد کم دانشجویان لازم وضروری است. همچنین برای ایجاد خلاقیت وتوسعه مهارتهای علمی وکاربردی، باید فکر استادان، مدرسان ودانشجویان درمورد پذیرش نوآوری وتوسعه آنها تغییر کند وتغییر فکر آنان از طریق ایجاد ذهنیت فلسفی، باابعاد جامعیت، تعمق وانعطاف پذیری ممکن است. برای تحقق چنین امری لازم است همه استادان به برنامه های آموزشی حرفه ای پرکیفیت و ادامه دار دسترسی داشته باشند تا به آنها اجازه دهد تجربیاتشان را با یکدیگر در میان گذارند و عملکردهایشان را پیوسته بهتر سازند. برنامه های تربیت معلم و استاد نیز باید به نحوی طرح شوندکه عملکرد فکورانه را تشویق کنند. توانایی استادان را بالا ببرند تا بر عملکردشان اثر گذارد. استاد فکوری که به منظور پرورش خلاقیت وتفکر انتقادی دانشجویان از روشهای فعال تدریس استفاده می نماید، دارای ویژگیهای زیر است : بی تعصب (بافکر باز و آزاد)است. پویا، انعطاف پذیر، نوآور، خلاق و پرسشگر است. به دیدگاههای دیگران احترام می گذارد. به توانائی خود اعتماد دارد. در برابر آنچه در کلاس وجامعه می گذرد حساسیت نشان می دهد. قادر است نقاط قوت وضعف دانشجویان را تشخیص دهد.آموزش، برنامه درسی و یادگیرندگان را به یکدیگر ارتباط می دهد. با دیگر استادان مشورت نموده ودر جهت تشریک مساعی عمل میکند. درمورد یاددهی ویادگیری روشن بین است. |