دفتر کانون بازنشستگان- بهداشت و سلامت
افسردگی بعد از بازنشستگی

بازیابی تصاویر و رنگ‌ها  | تاریخ ارسال: 1401/8/22 | 
افسردگی بعد از بازنشستگی
 
بازنشستگی از دوره های زندگی است که ممکن است به ویژه برای مردان آسیب های جدی مانند افسردگی، پرخاشگری و ناامیدی در پی کاهش روابط اجتماعی و خانوادگی و کاهش توان جسمی به دنبال داشته باشد؛ این مسائل در نتیجه برداشت نادرست از سالمندی نمایان می شود در صورتی که سالمندی نیز مانند سایر دوره های زندگی ویژگی های خود را دارد.

 
بازنشستگی در تمام کشورها وجود دارد، بدترین نوع تعبیرهای رایج از بازنشستگی که خطر روحی و جسمی برای صاحبش دارد، تصوراتی است مانند اینکه دوران کار و سودمندی ام تمام شده است و این گروه چون زندگی را فقط در کارکردن می دانند، بازنشستگی را کابوس می دانند. برخی دیگر خودشان را با کارشان تعریف می کنند و بازنشستگی را بی هویت بودن یا عاطل و باطل بودن معنا می کنند.
این تصورات باعث می شود مردان هرچه بدون آمادگی به دوران بازنشستگی برسند آن را سخت تر ارزیابی کنند و در نتیجه دچار سختی ها و فشار روانی بیشتری شوند.
دوران بازنشستگی از نظر بهداشت روانی بسیار حائز اهمیت است و از نظر پیشگیری از عوارض آن باید به خاطر داشت که معمول ترین بیماری های روانی در این افراد اختلالات روانی ناشی از اختلالات عروقی، کمبود اکسیژن و از بین رفتن فعالیت های عادی در مغز است که با کم شدن روابط اجتماعی و از دست دادن مسئولیت بروز می یابد.
برخی از روانپزشکان بر این باورند که اغلب مردان، افسردگی را نشانه ضعف، ناتوانی یا شکست می‌دانند و آن را یک بیماری زنانه تصور می‌کنند، به همین دلیل از بازگوکردن این بیماری احساس خجالت می‌کنند. غافل از این‌که افسردگی یک بیماری قابل درمان است که میلیون‌ها نفر از مردان در جهان به آن مبتلا هستند و در صورت دستکم گرفتن و بی‌توجهی می‌تواند علاوه‌ بر روح، بر جسم فرد اثر گذارد و گاه به یک بیماری لاعلاج تبدیل شود.
به گفته آنان، اغلب مردان بازنشسته تا زمانی که بیماری افسردگی آنها به شکل مشکلات جسمانی نمود پیدا نکند، به فکر درمان نیستند و از ابراز مشکلات روحی و روانی خود طفره می‌روند. در حقیقت، عدم بازگویی مشکلات روحی و پشت گوش انداختن بیماری افسردگی در مردان سبب می‌شود این بیماری در بین آنها تا مراحل بحرانی پیش رود و گاه منجر به خودکشی شود.
گزارش های کشوری نشان می دهد مردان مبتلا به افسردگی چهار برابر بیشتر از زنان احتمال دارد که اقدام به خودکشی کنند.
یک روانپزشک و استاد دانشگاه در این زمینه می گوید: افراد به دلایل مختلفی به افسردگی مبتلا می‌شوند، اما مردانی که بازنشسته می شوند، شیوع افسردگی در آنان دو برابر گروه های سنی دیگر و زنان است.
وی ادامه می دهد: در این مواقع که خطر احتمال افسردگی بالا می‌رود، عدم حمایت خانواده از فرد می‌تواند به این امر دامن زند. مردان در مواجهه با این مسائل باید با بازگوکردن مشکلات خود با اطرافیان و در بهترین شرایط با مشاور، شجاعت به خرج دهند و سعی در تغییر سبک زندگی خود داشته باشند، چراکه مطالعات نشان می‌دهد افسردگی و استرس با سبک زندگی و نوع شغل افراد ارتباط قوی دارد و آنها می‌توانند با ورزش منظم، رژیم غذایی سالم حاوی کربوهیدرات‌ها، ویتامین‌ها، سبزیجات، امگا۳ و میوه‌ها به همراه خواب کافی، استرس و افسردگی را به حداقل برسانند.
این روانپزشک اضافه می کند: همچنین بروز بعضی از اختلالات روانی، رفتاری، شخصیتی، حافظه و عدم قدرت زندگی به تنهایی و احتیاج به حمایت دیگران باعث شده است که مردان بازنشسته را جزء بیماران افسرده قلمداد کنند.
وی تصریح می کند: از دست دادن اعتماد به نفس، ارتباط اجتماعی، مشکلات شغلی مهمترین عامل در بروز افسردگی مردان بازنشسته بوده و در ۸۰ درصد موارد، به علت افسردگی و در بقیه موارد به علت ابتلا به بیماری های غیرقابل علاج، مسئله اقتصادی، تنهایی و غیره است.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه موثرترین راه پیشگیری از افسردگی ایجاد تغییرات در سبک و روش زندگی دوران بازنشستگی است، اظهار می دارد: استفاده از گردش های تفریحی، دیدن موزه ها، مساجد، پارک ها، شرکت در مسئولیت های خانوادگی و غیره باعث پیدایش اعتماد به نفس و اجتماعی شدن مجدد می شود.
وی می گوید: این مسئولیت ها، باعث یادآوری خاطرات و تجربیات دوران فعالیت فرد در مراحل قبلی زندگی شده که خود یک نوع روش درمانی است، مردان بازنشسته سالم ترین مدیر، راهنما، مشاور و از بهترین متفکرین دنیا هستند و به افراد جوان، باید آموزش داد که با افراد پیر، چه روشی داشته باشند و چگونه از تجربیات آنها استفاده  کنند و همچنین آموخت که روزی آنها نیز پیر خواهند شد.
یک روانشناس دیگر نیز در این زمینه می گوید: افسردگی مهمان ناخوانده بسیاری از افراد در دوران بازنشستگی است و تنهایی، بی‌هدفی، بی‌انگیزگی، نداشتن برنامه و دیگر موارد در این سنین، اصلی‌ترین عوامل بروز این بیماری است.
وی می افزاید: فردی که قصد بازنشستگی دارد (به ویژه مردان) باید به طور واقع گرایانه با این مساله روبه‌رو شود که بازنشستگی تمامی برنامه‌های او را تغییر می‌دهد؛‌ دیگر هر روز صبح از خانه خارج نمی‌شود، عده کثیری از مردم را نمی‌بیند، هدف کاری خاصی را دنبال نمی‌کند و به طورکلی مانند قبل زندگی برنامه‌ریزی شده ندارد.
این روانپزشک تصریح می کند: باید به زندگی خود برنامه‌ای درست بدهد. فرد بازنشسته مانند قبل هر روز به بهانه‌ای مانند خرید یا گشت و گذار از منزل خارج شود، به طور منظم با دوستان خود دیدار داشته باشد، در حد وسع مالی گاه مسافرت کند، برنامه‌های مورد علاقه خود را پی بگیرد، با خانواده و اقوام دیدار داشته باشد و به خصوص برای نوه‌ها وقت بگذارد و کارهای شادی بخش دیگر انجام دهد، وگرنه افسردگی گریبانگیرش خواهدشد و دوران بازنشستگی تلخی را تجربه خواهدکرد.
یک روانپزشک دیگر نیز می‌گوید: معمولا والدین مادامی که شاغلند همزمان از فرزندان خود نگهداری می‌کنند و انواع مسئولیت‌ها را به عهده دارند. با رسیدن سنین بازنشستگی، هنگام ازدواج فرزندان و ترک خانه پدر و مادر از راه می‌رسد و کم‌کم شرایط جدیدی پیش می‌آید. تا چندی قبل والدین سرکار می‌رفتند و سرشان بشدت به مشغله‌های زندگی گرم بوده و در خانه هم به فرزندان مشغول بوده‌اند.
اما حالا ناگهان محیط کار برای آنها تمام شده و با سندرم آشیانه خالی که همان ترک فرزندان و ایجاد محیط خالی و فارغ از هیاهوی سابق است، روبه‌رو می‌شوند. تحمل سندرم آشیانه خالی برای والدین وابسته به فرزند دشوار است و این مساله برای والدینی که بتازگی بازنشسته شده‌اند بمراتب سخت‌تر است.
سالمندان بازنشسته‌ای که دیگر فرزند در خانه ندارند باید برنامه‌هایی جدی برای سرگرم کردن خود داشته باشند. نشست و برخاست با همسن و سالان، پرکردن وقت با انواع سرگرمی‌ها و داشتن برنامه‌های لذتبخش برای آنها از هر شخص دیگر واجب‌تر است.
* با سپاس از یک بازنشسته دانشگاه که بعد از گردآوری، این مطلب را در اختیار ما قرار داده است.
نشانی مطلب در وبگاه دفتر کانون بازنشستگان:
http://idea.iust.ac.ir/find-142.18682.68987.fa.html
برگشت به اصل مطلب