معیارهای انتخاب همسر تشابه قومی علی به عکس سارا نگاه می کند، هنوز هم او را دوست دارد، اما دیگر از این جر و بحث های همیشگی و بچه گانه خسته شده. به یاد اوایل آشنایی شان می افتد. با سارا همکلاس بود و بعد از مدتی حس کرده بود که نیمۀ گمشده اش را پیدا کرده است. دختری با اعتماد به نفس ، جسور و در عین حال مودب و... . وقتی پدر سارا به او که اهل یکی از شهرهای شمال غربی کشور بود گفته بود که تفاوت فرهنگی زیادی دارند و دوست ندارد دخترش با او ازدواج کند ،خیلی به او برخورد و تمام تلاشش را برای به رسیدن به خواسته اش به کار بست. بالاخره علی و سارا، علی رغم مخالفت خانواده ها ازدواج کردند. قرار بر این بود که بعد از تمام شدن درسشان برای زندگی به زادگاه علی بروند، تا از لحاظ مسکن و شغل مشکلی نداشته باشند. اما با نقل مکان از تهران مشکلات شروع شد، البته قبل از آن هم در جریان خواستگاری و برنامه ریزی برای مراسم ازدواج اختلافات کوچکی که ناشی از تفاوت در رسم و رسوم دو خانواده بود پیش آمده بود، اما آنها در مقایسه با مشکلات فعلی هیچ بودند. اولین مشکل زمانی پیش آمد که سارا به علی شکایت کرد ، خانواده اش برای این که او از کارهایشان سر در نیاورد، جلوی او فارسی صحبت نمی کنند، علی برای سارا توضیح داد که خانواده اش هیچ وقت با هم فارسی حرف نمی زنند و از طرفی از خانواده اش هم خواست این موضوع را رعایت کنند، مدتی بعد سارا گفت که حوصله اش از ماندن در خانه سر رفته و می خواهد به سر کار برود، علی اصلاً نمی توانست درک کند چرا سارا که هیچ گونه نیاز مالی نداشت می خواهد سر کار برود، می دانست که اگر خانواده اش از این موضوع با خبر شوند، شدیداً مخالفت می کنند چون در خانواده آنها چنین چیزی رسم نبود،وقتی به سارا گفت که حق ندارد سر کار برود ، سارا هم عصبانی شد و گفت که فقط خودش برای خودش تصمیم می گیرد وبه حالت قهر به تهران رفت. از طرفی گلایه های خانواده اش از سارا هم او را کلافه کرده است، نمی داند باید چه کار کند، با خودش می گوید کاش بیشتر فکر کرده بودم .... زمانی که افراد تصمیم به ازدواج می گیرند، تلاش می کنند تا بهترین فرد را انتخاب کنند. اما بهترین فرد چه کسی است؟ روان شناسان با در نظر گرفتن تفاوت های فردی و نگرش های مختلف ویژگی هایی را به عنوان معیارهای انتخاب همسر بیان کرده اند و بر این باورند که توجه به این آیتم ها در زمان انتخاب همسر، می تواند تا حد زیادی موفقیت آمیز بودن زندگی زناشویی را تضمین کند. یکی از عواملی که در این هفته به آن می پردازیم، توجه به تشابه قومی و نژادی در ازدواج است. شاید در نگاه اول این مسئله خیلی مهم به نظر نرسد، همان طور که به نظر علی هم نرسیده بود. اما همان طور که در مورد بالا دیدیم، این تفاوت به ظاهر کوچک در بر گیرنده تفاوت های عمده ای در زمینه فرهنگ، آداب و رسوم و گویش افراد است. تفاوت هایی که اگر به آنها توجه نشود،نه تنها خود به خود از بین نمی روند، بلکه به مرور زمان سبب به وجود آمدن مشکلات پیچیده ای می شوند. اگر علی زمانی که پدر سارا به تفاوت فرهنگی شان اشاره کرده بود، به جای ناراحت شدن، به این موضوع فکر و با سارا در این باره صحبت می کرد، در صورتی که از تصمیم خود منصرف نمی شد، حداقل انتظار وقوع چنین رخدادهایی را داشت و از قبل برای مقابله با آنها برنامه ریزی می کرد. متاسفانه علی هنوز هم به دلیل اصلی اختلافاتشان پی نبرده و با خودش فکر می کند که اگر کمی بیشتر پافشاری کند، حتماً سارا درخواست هایش را می پذیرد، او فراموش کرده که سارا بیست سال در خانواده و شهری دیگر و با فرهنگی متفاوت زندگی کرده و تغییر دادن وی با زور و اجبار غیر ممکن است. حتماً تا به حال برای شما هم پیش آمده است که بخواهید یکی از ویژگی های شخصیتی تان را که به نظرتان نامطلوب می آید تغییر دهید و حتماً متوجه این موضوع هم شده اید که تغییر کردن حتی زمانی که خودتان خواهان آن هستید کار چندان آسانی نیست. مخصوصاً اگر صحبت از خصوصیاتی باشد که ریشه در زمان های دور و دوران کودکی ما دارند، بنابراین اینکه ما از فرد دیگری توقع داشته باشیم به خاطر عشق و علاقه نه تنها یک رفتار یا طرز فکر ، بلکه چندین رفتار و باور خود را اصلاح و با ما همسو کند، خواسته ای منطقی نیست. چنین کاری اگر نگوییم غیر ممکن، بسیار مشکل و نیازمند زمانی طولانی است. اگر سارا نمی تواند به همۀ خواسته های علی جامعۀ عمل بپوشاند، دلیلش چیزی که علی تصور می کند نیست. علی فکر می کند چون سارا از خانواده اش دور شده، به روابط خانوادگی آنها حسادت کرده و لجبازی می کند. در صورتی که سارا اگر بخواهد کاملاً مطابق میل علی رفتار کند، باید تغییری اساسی در اعتقادات و نگرش هایی که از زمان کودکی با آنها خو گرفته ایجاد کند. سارا تا به حال بین اقوام و آشنایان خود ندیده بود که مردی با کار کردن همسرش مخالفت کند، تقریباً همۀ زنهایی که با آنها رفت و آمد داشتند، شاغل بودند و مشکلی هم نداشتند. بنابراین سارا به فکرش هم خطور نکرده بود که قبل از ازدواج در این مورد با علی صحبت کند، مسئلۀ دیگری که باعث ناراحتی سارا شده بود سر زدن گاه و بیگاه خانوادۀ همسرش به خانۀ آنها بود، از طرفی مادر علی از سارا توقع داشت که در تمام میهمانی های آنها (آنها تقریباً هر روز میهمان دارند) شرکت کند و سارا که این میهمانی ها را کسل کننده و عامل اتلاف وقت می دانست، از رفتن به این میهمانی ها طفره می رفت، که این موضوع نیز باعث ناراحت شدن خانوادۀ همسرش و کدورت بین او و علی می شد. اگر سارا قبل از ازدواج کمی در مورد آداب و سنن قومی علی تحقیق می کرد و اطلاعاتی به دست می آورد، متوجه می شد بسیاری از مسائلی که برای او بدیهی است، ممکن است برای علی و خانواده اش پسندیده نباشد و تصمیم می گرفت که در مورد این مسائل با علی صحبت کند. این کار باعث می شد که یا با علی در مورد این موضوعات به توافق برسند و یا اگر می دیدند که اختلاف نظرها قابل حل نیست ، از ازدواج با یکدیگر صرف نظر می کردند. معایب ازدواج های بین قومی مردم یک قوم یا اهالی یک شهر، به مرور زمان و در طول سال های متمادی، عقاید و آداب و رسوم مخصوص به خود را پیدا کرده اند که این فرهنگ به نوع مذهب و آیین های مذهبی، شرایط اقلیمی و جغرافیایی، نوع شغل غالب مردم، جنگها و کشمکش ها و زدوخوردها و حضور عناصر نخبه و شخصیت های برجسته آن منطقه، وابستگی کاملی دارد. حال فرض کنید هر کدام از زن و شوهر و خانواده هایشان وابسته به اقوام مختلفی باشند که هر کدام فرهنگ ها و آداب و رسوم و عقاید متفاوتی دارند و توقعاتی که هر کدام نسبت به دیگری دارند از هم متفاوت است . اصولاً خانواده ها نیز علاقمند هستند که فرزند آنان با فردی ازدواج کند که با آداب و رسوم آنان آشنا باشد. اگر نگرش زوج و خانواده آنان به تفاوت قومی یا فرهنگی همراه با توهین و تحقیر باشد، می تواند شعله بسیاری از درگیری ها را مشتعل کند. بر عکس اگر زوج به این تفاوت به دیده احترام و تنوع بنگرند، این مسئله عامل تقویت در روابط آنان می شود. از مهمترین عواملی که می توانند سبب به وجود آمدن مشکلاتی در زمینه تفاوت های قومی شوند، می توان به موارد زیر اشاره کرد: 1. پیش داوری ها معمولاً در مورد خرده فرهنگ های تشکیل دهندۀ هر فرهنگ پیش داوری هایی وجود دارد.متاسفانه میزان این پیش داوری های بعضاً غلط در مورد اقوام مختلف ایرانی کم نیست. وجود ضرب المثل هایی در این باره موید این مطلب است. انتظاراتی که ما بنابر تجارب یا دیده ها و شنیده هایمان از قومی خاص داریم، ممکن است با رفتار همۀ افراد آن نژاد هماهنگی نداشته باشد و بنابراین ممکن است ما پاسخ دلخواهمان را نگیریم.. 2. مخالفت خانواده ها اکثر خانواده ها تمایل دارند که فرزندانشان با افرادی از نژاد و قوم خودشان ازدواج کنند. زیرا تصور می رود که تشابه قومیتی تضمین کنندۀ تشابه فرهنگی که یکی از معیارهای اساسی انتخاب همسر است باشد. از طرف دیگر به دلیل وجود پیش داوری ها، ممکن است بعضی از اعضای خانواده شما یا طرف مقابل با این وصلت مخالف باشند. همچنین در بین بعضی از اقوام ازدواج برون قومی پسندیده به شمار نمی رود. 3. عدم هماهنگی در تربیت فرزندان تفاوت های قومیتی در تربیت فرزندان نیز بسیار تاثیر گذار هستند. به طور مثال در بعضی از فرهنگ ها هنوز هم احترام به پدر و تبعیت بی چون و چرا از وی امری واجب است، حال انکه در فرهنگ های دیگر نیازها و خواسته های فرزندان در اولویت قرار گرفته و این والدین هستند که باید خود را با خواسته های فرزنداشان سازگار کنند. 4.فشارهای اجتماعی و لزوم سازگاری با فرهنگ جدید پس از تصمیم گیری در مورد محل زندگی، غالباً یکی از زوجین باید شهر خود را ترک کرده و در زادگاه همسرش ساکن شود. ورود به شهری غریب و لزوم زندگی در میان مردمی با آداب و رسوم و بعضاً زبان و گویش متفاوت می تواند موجب تشدید استرس های آغاز زندگی مشترک شود. مسائل مهم در ازدواج های بین قومی مطمئناً در همۀ ازدواج ها تفاوت هایی بین زوجین وجود دارد که آنها پس از مدتی راه مدیریت کردن و غلبه بر این مشکلات را پیدا می کنند. اگر شما قصد ازدواج با فردی از ریشه قومی متفاوت را دارید، بهتر است بدانید که 3 مسئلۀ اساسی که با آنها روبرو می شوید، چه خواهند بود : 1. مسائل و مشکلات شما اغلب به خاطر تصورات و انتظاراتی پیش می آیند که آنقدر ریشه ای و عمیق هستند که شما به سختی از وجودشان آگاهید. بنابراین بهتر است قبل از درگیر شدن در رابطه، خوب دربارۀ هویت و اعتقادات و باورهایتان فکر کنید ، تا هنگام مواجه شدن با اعتقادات متفاوت همسرتان دچار آشفتگی نشوید. خوب است که در مورد ویژگی های فرهنگ تان با همسرتان صحبت کرده و به این توافق برسید که در زندگی زناشویی از نکات مثبت هر دو فرهنگ استفاده کنید. 2. زندگی زناشویی موفق ، علی رغم تفاوت های قومی چالش های خاص خود را دارد، اما افرادی که انعطاف پذیری بالایی دارند و می توانند نه تنها با همسر خود، بلکه با اقوام و افراد هم نژاد او ارتباط خوبی برقرار کنند ، به پاداش هایی نیز دست خواهند یافت. 3. هر تصمیمی که شما و همسرتان دربارۀ چگونگی کنار آمدن با تفاوت های قومیتی تان بگیرد، بر فرزندان شما تاثیر خواهد گذاشت. بنابراین بهتر است قبل از ازدواج در این مورد با همسرتان صحبت کنید. چهار الگوی سودمند برای مدیریت تفاوت های قومی : نتایج پژوهش ها نشان داده است، زوجینی که علی رغم تفاوت های قومی و نژادی زندگی زناشویی رضایت بخش دارند از یکی از چهار الگوی زیر استفاده می کنند: 1. الگوی برتر: در این شیوه زوجین نکات و آداب و رسوم مثبت ومفید مربوط هر یک از خرده فرهنگ ها (حتی خرده فرهنگ هایی غیر از فرهنگ های خودشان) را گرفته و در زندگی خود به کار می بندند. 2. الگوی دو فرهنگی : در این روش زوجین سعی می کنند میان اعتقادات ، باورها و رسوم دو فرهنگ به یک حد تعادل برسند. برای مثال اگر زبان مادری زن و شوهر از هم متفاوت باشد، غالباً فرزندان به هر دو زبان تکلم می کنند. 3. الگوی دو فرهنگی اصلاح شده : زوجین با بحث و توافق یکی از خرده فرهنگ ها را انتخاب کرده و بر اساس قواعد مربوط به آن زندگی می کنند، البته در این حال به قواعد مربوط به خرده فرهنگ دیگر نیز احترام می گذارند. کودکانی که در این خانواده ها متولد می شوند ممکن است، به هر دو زبان یا یکی از آنها صحبت کنند. 4. الگوی همانند سازی : یکی از زوجین آداب و رسوم و قوانین مربوط به فرهنگ قومی همسرش را درونی ساخته و از آن تبعیت می کند. زهره قربانی کارشناس ارشد روانشناسی |