پنجاه و چهارمین جلسه فرهنگی اساتید برگزار گردید. جلسه فرهنگی اساتید با موضوع «برزخ» توسط حجت الاسلام والمسلمین محمدی و با حضور اعضای هیات علمی دانشگاه برگزار شد. در این جلسه که روز دوشنبه یازدهم آذرماه 1392 در مجتمع فرهنگی امام خمینی(ره) برگزار شد، کارشناس رادیو معارف در خصوص عالم غیب و ارتباط آن با عالم شهود و نیز ویژگی ها و خصوصیات عالم برزخ و چگونگی ادامه حیات در این عالم، توضیحات مبسوطی ارایه کرد. حجت الاسلام والمسلمین محمدی با این توضیح که برزخ، از مصادیق عالم غیب است؛ گفت: دو نوع دیدگاه در خصوص عالم برزخ وجود دارد. بر حسب یک نگاه، اگر عالم غیب را از ملکوت به قبل بگیریم، عالم شهود، معلول عالم غیب است. در نگاه دیگر، این دو، رابطه علیت جایگزینی دارند. مثلا پدیده هایی که در عالم رخ می دهد ممکن است علت مادی داشته باشد مثل بیماری و دارو. گاه باید علتها را جایگزین کرد مثلا قدرت دارو، درمان کننده بیماری نیست و به دعا متوسل می شویم. دعا از جنس غیب است و دارو از جنس شهود. اگر برای درمان بیماری، از دارو استفاده کنیم از عالم شهود و اگر به دعا و صدقه متوسل شدیم از علل عالم غیب استفاده کرده ایم. اما باید توجه داشت هم دارو مخلوق خداست واثرش از اوست و هم دعا. با این فرق که قدرت دارو، محدود است اما دعا اینگونه نیست. تا خدا اراده نکند، دارو اثر نمی کند بنابراین آنگونه که در روایات هم آمده است بهترین راه آنست که همزمان با مراجعه به پزشک و مصرف داروی تجویزی - که علل مادی هستند- توجه داشته باشیم که پزشک و دارو، از خداست و در کنارش از دعا غافل نباشیم چراکه دعا، سرنوشت را عوض می کند و نظر قطعی اسلام این است که انسان، هم به علل عالم غیب و هم علل عالم شهود توجه کافی داشته باشد. وی با استفاده از روایتی از امام صادق(ع) حال مومنین بعد از مرگ را چنین توصیف کرد: مومنین در منزلهایی در بهشت زندگی می کنند. از غذاهای بهشتی می خورند و از نوشیدنی های بهشتی می نوشند. با هم مانوس می شوند و دعایشان این است که پروردگارا، قیامت را بر پا کن تا ما بتوانیم به بهشتی که وعده داده ای وارد شویم. حجت الاسلام والمسلمین محمدی افزود: از این روایت بر می آید که انسان در برزخ، بدن دارد چون خوردن و آشامیدن و منزل گزیدن، بدون جسم ممکن نیست و اینکه مومنین در برزخ، از حال هم خبر دارند و با دنیا هم در تعامل هستند و از سویی توجه دارند که این جایگاه، منزل دائمی نیست. وی در مورد دیگر خصوصیات عالم برزخ یا عالم مثال گفت: عالم طبیعت و جهان مادی، معلول عالم برزخ است و موجودات برزخی، تجرد ناقصی دارند. وقتی انسان می میرد، روحش در بدن ملکوتی و لطیفی قرار می گیرد که به آن بدن برزخی می گویند. این کارشناس مسائل دینی توضیح داد که انسانها در برزخ در پنج گروه قرار دارند که دوگروه در جهنم، دو گروه در بهشت و یک گروه در دسته مستضعف قرار دارند. از دو گروه بهشتی، یک دسته انسانهای صالح و در کمال ایمان هستند که در بهشت خدا جای دارند مانند شهدا. اینها در جوار اهل بیت و به ویژه امیرالمومنین هستند. گروه دوم بهشتیان، مومنانی هستند که ایمان و اعمالشان در حد گروه اول نیست ولی فرشتگان، قبر آنها را به اندازه بینش آنها توسعه می دهند و بهشتشان به وسعت جهان بینی آنهاست. اما از دو گروه جهنمیان، اولی مومنان فاسق هستند که گناه کردند و توبه نکردند در حالی که ایمان داشتند. خداوند در دنیا اینها را با بیماری و نیازمندی و سکرات مرگ مورد ابتلا قرار میدهد تا گناهانشان پاک شود ولی آنها که گناهکار باقی میمانند، در برزخ در جهنم عمل هستند تا روز به روز پاک گردند و به بهشت بروند یا به قیامت برسند. در اینجاست که به خاطر عمل صالح فرزند در دنیا، عذاب از والدین در برزخ برداشته می شود. گروه دوم جهنمیان برزخ، کفار هستند که در جهنم باور و ایمان قرار میگیرند ولی خاصیت تهذیب و پاک شدگی ندارند و دسته پنجم، کسانی هستند که برزخ آنها شبیه خواب سپری می شود. به این گروه مستضعف میگویند. کسانی که در دنیا در کودکی در گذشتند یا عقب مانده ذهنی بودند یا در خانواده ای کافر بزرگ شدند و دین حق به آنها شناسانده نشد. برای اینها حق روشن نشده و در برزخ برایشان از پیامبران خداوند کسی دعوت به حق می کند، اگر ایمان آوردند بهشتی و اگر نیاوردند، جهنمی می شوند. وی تصریح کرد: مطابق آیات و روایات، نسبت برزخ به دنیا مانند نسبت دنیای طبیعت به رحم مادر است. هم رنج و عذاب برزخ به لحاظ عظمتش، قابل قیاس با دنیا نیست و هم شادی و لذت آن. یعنی عالم برزخ نسبت به دنیا، توسعه دارد. در مقابل، توبه در دنیا بسیار آسانتر از برزخ است. وی در تعریف مومن گفت: تعاریف متعددی از مومن وجود دارد ولی کسی که تسلیم حق باشد و به زبان آورد، مسلمان است و کسی که آنچه در تسلیم حق، بر زبان می آورد را در دل نیز قبول داشته باشد، مومن است و مطابق روایتی از امام علی(ع)، ایمان سه رکن دارد؛ باور قلبی، اقرار به زبان و التزام عملی. وی گفت اگر التزام عملی در بین نباشد، می شود همان مومن فاسق. |