از طراحی بار سرویس تا طراحی بار نهایی (مقاومت) در طراحی سازهها ابتدا باید تحلیل سازه انجام شود و پوش لنگر و نیروهای مقاطع بحرانی حساب شود و سپس تحلیل مقطع انجام شود و از توانایی مقطع در حمل بارهای اعمالی اطمینان حاصل شود. تحلیل سازه، عموما بصورت تحلیل ارتجاعی مرتبه اول انجام میشود[1] و تحلیل مقطع، به دو روش بار سرویس و یا روش بار نهایی (روش مقاومت) انجام میپذیرد. در بررسی تاریخی آییننامههای طراحی سازهها ملاحظه میشود که در ابتدای تکوین با توجه به اینکه شناخت از رفتار مصالح کم بوده است و آشنایی از مصالح در حد بار سرویس بوده است، روش بار سرویس یا تنش مجاز مورد استفاده قرار میگرفته است. در طراحی به روش بارسرویس نحوه عملکرد سازه در بارهای بیشتر از بار سرویس اهمیتی ندارد. از آنجاییکه در حد بار سرویس رفتار غالب مصالح (رابطه تنش-کرنش) خطی است، تحلیل خطی رفتار مقطع قابل قبول است. در این روش حالت حدی بهرهبرداری مورد توجه اصلی قرار میگیرد[2]. با افزایش دانش از نحوه رفتار مصالح و اعضا در بارهای نهایی، امکان استفاده از ظرفیت کامل مصالح فراهم شده و طراحی به روش مقاومت قابل انجام میشود. بقسمی که ویرایشهای اخیر تمامی آییننامهها به این سمت گرایش پیدا کردهاند. دوگونه مذاق در تدوین آییننامههای طراحی بر مبنای مقاومت وجود دارد. یکی مذاق امریکایی است و دیگری اروپایی-کانادایی. در هر دو مذاق، ضرایب افزایش بار و کاهش مقاومت وجود دارد. لکن در مذاق امریکایی، ضریب کاهش مقاومت بر رفتار مصالح اعمال میگردد[3] و در مذاق اروپایی[4] و کانادایی (همچنین آیین نامه بتن ایران، آبا)، ضریب کاهش مقاومت بر مصالح اعمال میگردد. البته قابل ذکر است که آییننامههایی که اخیرا نوشته شدهاند و تحت عنوان طراحی بر اساس حالات حدی خوانده میشوند، به نوعی هر دو کنترل را در حالت حدی سرویس و در حالت حدی مقاومت مورد توجه قرار میدهند. که در حالت حدی سرویس بیشتر تغییرشکل، ارتعاش و عرض ترک (در سازههای بتنی) مورد توجه قرار میگیرد. لکن بررسی در حالت حدی سرویس(مخصوصا بررسی ارتعاش)، هنوز به بلوغ خود نرسیده است و این مهم یکی از ضعفهای آییننامهها و روشهای طراحی کنونی قلمداد میشود. چنانچه میتوان ارائه راهکار در بررسی دقیق حالت حدی سرویس مخصوصا ارتعاش را یکی از محورهای تحقیقاتی مورد نیاز طراحی سازهها دانست. در بهرهبرداری تمثیلی از مطالب فوق الذکر میتوان حل مسائل انسانی را مورد توجه قرار داد. زندگی انسان در حل مساله تصمیمگیری[5] یا بازی[6] خلاصه میشود. منظور از تصمیمگیری حل مساله بهینهسازی با یکسری محدودیت و منظور از بازی، حل مساله بهینهسازی با یکسری محدودیت به قسمی است که نحوه عملکرد محیط به نحوهی تصمیمگیری بازیگر بستگی دارد. لیبرالیسم حل مسائل انسانی به روش بار سرویس (زندگی تا لحظه مرگ) میباشد. در این چارچوب اینکه حیات پس از مرگ وجود داشته باشد و یا نباشد، هیچگونه اهمیت و اثری در تصمیمگیری و بازیهای انسانی ندارد و البته با توجه به این مطلب محدودیتهای تصمیمگیری کمتری دارد و تابع هدف به یک تابع هدف مادی و دنیایی خلاصه میشود. بنابراین ممکن است در رسیدن به اهداف دنیایی به ظاهر موفقتر باشد. لکن از نظر اسلام، مبنای اصلی تصمیمگیری از یک سو حیات پس از مرگ (غیب عالم) و چگونگی احوال انسان در آن سراست و از سوی دیگر غیب عالم در همین دنیا وجود دارد[7] . بر این اساس نحوه تصمیمگیری اسلامی را میتوان روش مقاومت دانست که از کلیه ظرفیتهای رفتاری انسان در مواقف مختلف (رفتار پس از مرگ، رفتار در عالم برزخ، رفتار در روز قیامت) استفاده میکند و نتیجتا منجر به پاسخ بهینهتری میگردد. چرا که مدلسازی انسان در دنیا در اسلام دقیقتر انجام شده، تابع هدف ارزشمندتری دارد و از کلیه ظرفیت انسان استفاده میکند. بنابراین میتوان اظهار داشت که آییننامهها و ضوابط طراحی نظام دنیا، دیر یا زود به طراحی بر اساس مقاومت (اسلام) گرایش پیدا خواهد کرد. حال در حل مسائل خود، روش بار سرویس را انتخاب میکنید یا روش مقاومت؟ شروان عطایی 23/8/86
[1] اگرچه روشهای تحلیل پلاستیک (خمیری) یا روشهای تحلیل غیرخطی هم بعضا مورد استفاده قرار میگیرد. [2] وقتی نسبت بار زنده به بار مرده بزرگ است، بهتر است از این روش استفاده گردد(مثلا در پلهای راهآهن). [3] ACI, AASHTO, AASHTO LRFD [4] Eurocode [5] decision [6] game [7] چگونگی حضور عالم غیب در عالم شهادت در نوشته شماره 3 تبیین شده است. |