شرحِ شعرِ حافظ، از استاد مهدیِ نوریان
مَطلعِ غزل: ای خرم از فروغِ رخت لالهزارِ عمر
قسمتِ نهم (۹)
من خواستار جام می از دست دلبَرم
این راز با که گویم وَ این غم کُجٰا بَرم
جان باختم بحسرت دیدار روی دوست پروانه، دور شمعم و اِسپند آذرم
پَرپر شدم ز دوری او کُنج این قفس این دام باز گیر تا که معلق زنان پرم
این خِرقۀ ملوّث و سجّادۀ ریا آیا شود که بر در میخانه بر دَرم
گر از سَبوی عشق دهد یار جُرعه ای مستانه جان ز خرقۀ هستی درآورم
پیرم ولی بگوشۀ چشمی، جوان شوم
لطفی! که از سراچۀ آفاق بگذرم
سالگردِ ارتحالِ بنیانگذارِ انقلابِ اسلامیِ ایران – امام خمینی(ره) – را تسلیت میگوییم. شاعر بودنِ ایشان در میانِ رهبرانِ معنوی و سیاسیِ جهان ممتاز و کمنظیر است. او ورایِ سیمای یک انقلابیِ بزرگ، عاشقی صادق و عارفی واصل بود که همچون حافظِ شیرازی جانمایۀ هستی را عشق میدانست. همچنین سالگردِ قیامِ پانزدهمِ خرداد را گرامی میداریم. به یاریِ حق، قسمتِ بعدیِ این برنامه را چهارشنبه بیست و ششم خرداد منتشر میکنیم.
معاونتِ فرهنگی و اجتماعی، دانشگاهِ علم و صنعتِ ایران
|